loading...
کمیاب فان
تبلیغات

http://up.sarayanmusic.ir/up/sarayanmusic/Documents/baner-sarayanmusic2.gif

مهدی بازدید : 403 پنجشنبه 24 مرداد 1392 نظرات (0)

مکان خوابگاه:نوبت کیه چایی دم کنه

بچه ها:کی چایی میخوره تو این گرما؟

وقتی من با لیوان چایی میام تو اتاق

بچه ها:نمیدونی چهار نفریم یه لیوان چایی دم کردی بیشعور؟

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

تازه میفهمم موفق باشید استاد آخر برگه امتحانی جواب همون

خسته نباشید هاییه که وسط درس دادنش میگفتیم

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

یه بار تو ورق امتحانم انقدر چرت و پرت نوشتم به جرم توهین به شعور

استاد به کمیته انضباطی دانشگاه معرفی شدم

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

کلاس نه گذاشتنیه نه داشتنی نه رفتنی کلاس فقط پیچوندنیه به افتخار همه دانشجوهاااا...

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

هروقت تونستی با تقلب نمره خوب بگیری به خودت افتخار کن

با خرخونی که همه میتونن 20 شن

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

بیاااا دوری کنیم از درس

بیاااامشروط بشیم کم کم

بیاااا با درس تو بدتر شوووووو

بیاااا این ترم تو رد شوووو

رد شوووو

ببین گاهی یه وقتایی دلت میگیره از استاد

نه میخوابم نه بیدارم

از این نمرات من پیداست

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

دانشجويان عزيز درفصل امتحانات زياد به خودتان فشار نياوريد حتي امام(ره) هم به شما اميد نداشت.هميشه ميگفت اميد من به شما دبستاني هاست

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

چهارتا از مهم ترین دست آوردهای دانشگاه:

- اس ام اس دادن بدون نگاه کردن به موبایل ...

- خوابیدن در حالت نگاه کردن به کتاب ...

- کار گروهی در هنگام امتحان ...

- حرف زدن بدون تکون خوردن لب ...

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

دانشجوی عزیز،وقتی که شما سر کلاس اس ام اس میفرستی من کاملا متوجه میشم, چون هیچ احمقی به خشتک خودش زل نمیزنه در حالی که لبخند روی لباشه !

دوستدار تو, استاد

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

سه تا از بهترين خوابيدنهاي دنيا:

1.خوابيدن رو پاي مامان وقتي کلي خسته اي

2.خوابيدن رو شونه عشقت وقتي کلي تنهايي

3.خوابيدن با چشماي باز وقتي استاد داره درس ميده !

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

یه بار تو دوره دانشجویی 4 نفری سوار یه پیکان شدیم شیشه بالابر نداشت! میدونید که چی میگم ؟ به راننده به مسخره گفتم اقا شیشه هاش برقی؟؟؟:))) (کل ماشین زد زیر خنده) راننده هم با جدیت گفت بله برقیه!!! بعدشم یه دکمه زد شیشه سمت من اومد پایین!!!

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

ای اس ام اس برو پیش اونی که دارم بهش فکر می کنم..یه دونه بزن تو سرش برگرد

بیا با هم بهش بخندیم

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

یه دختر نمیتونه کمکتون کنه تا نمره قبولی بیارید، ولی نمره های قبولیتون میتونه کلی دختر براتون جایزه بیاره، پس به درس خوندن عشق بورزید نه به دخترا !

(سازمان حمایت از آینده پسرای تنها)

محسن بازدید : 43 یکشنبه 20 مرداد 1392 نظرات (0)

با فک و فامیل نشستیم اسم فامیل بازی کردیم

دائیم برای میوه با «ی» نوشته یه کیلو خیار!

• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •

این فیلما که مادر پدرا قبل از رفتن تو اتاق بچه شون در می زنن اجازه می گیرن، اینا همش کلک سینماییه، جلوه های ویژه ست!

• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •

دقت کردین ما ایرانیا همه چیو می ذاریم رو زغال:

جوجه، گوشت، دیزی، چای، ذرت، اسپند، گوجه، فلفل، بادمجان، سیب زمینی" تنباکو، تریاک، قلوه، جگر، دل، دنبه

• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •

روزگارا که چنین سخت به من می گیری با خبر باش که خیلی داری سخت می گیری دیگه! مسخرشو درآوردی

• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •

مشکلات از جایی شروع شد که به هر کی گفتیم نوکرتیم فکر کرد واقعا اربابه

• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •

مصارف جعبه یک بار مصرف پنیر در بعضی نقاط:

- خود پنیر

- قالب یخ

- پیمونه برنج

- جا قرصی

- جا ادویه ای

- جا مدادی

- کاسه حمام

- تفاله گیر ظرفشویی

- تحویل به بازیافت

- افسوس خوردن که چرا دادنش بازیافت

• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •

یکی از فانتزیام اینه که یه قوطی نارنجی بخرم و توش اسمارتیز بریزم تو جمع غریبه ها ادای آدم مریض ها رو درآرم یکی ازم پرسید چی شده؟

بگم چیزی نیست، همون سردردهای همیشگی

بعدم چندتاشو بخورم بگم آآآآآآه

لامصب اِندِ کلاسه!

• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •

دوستای عزیزی که می رین باشگاه، تو رو خدا رو همه قسمت های بدنتون متناسب کار کنین

بعضیا بالاتنشون اندازه گودزیلاست پاها عین ملخ مزرعه!

• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •

روز تولد بابام با کلی ذوق و شوق پولامو جمع کردم و یه ساعت مچی بهش کادو دادم

برگشته می گه ممنونم پسر گلم ولی احتیاجی به این کارا نبود

همین که سعی کنی تو زندگیت آدم باشی برای من باارزش ترین هدیه س!

• • • • • •مطالب طنز و خنده دار • • • • • •

هر کس فیس بوک را نشناسد

نیمی از عمر خود را به فنا داده است

و هر کس بشناسد، تمامآن را!

مهدی بازدید : 136 یکشنبه 20 مرداد 1392 نظرات (1)

داشتيم فکر مي کرديم که اگر مقابل روسيه، يکي دو امتياز ناقابل گرفته بوديم، الان راحت مي توانستيم به دور دوم ليگ جهاني واليبال صعود کنيم. يکي با حسرت پرسيد: "آخه چرا حتي دو ست هم نبرديم؟" و يکي ديگر، خيلي جدي جواب داد: "چون او موقع هنوز روحاني نيومده بود." درست مي گفت؛ يعني بازي اول و دوم ما قبل از انتخابات رياست جمهوري برگزار شد اما واقعا اين دو مقوله به هم ربطي دارند؟! فوتبالمان رفته جام جهاني، واليبال شاخ سه تا از غول هاي دنيا را شکسته، قيمت دلار و طلا آمده پايين، بورس روزهاي خوبي دارد، و چند اتفاق خوب ديگر که همه بعد از انتخابات اخير افتاده اند. براي اين همه خوشبختي بايد از چه کسي تشکر کرد؟



مهدی بازدید : 57 دوشنبه 14 مرداد 1392 نظرات (1)

اعتراف می کنم معلم دوم دبستانمون می گفت: املاها رو خودتون بنویسید چون من با دوربین مخفی می بینم کی به حرفام گوش می ده...
از اون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام که امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کدوم وسیله ها دست زد؟ بیشتر هم به دریچه کولر شک داشتم!

:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::
 

اعتراف میکنم موقعی که بچه بودم ، کارتون فوتبالیستها رو نشون میداد،منم که بدون استثنا عاشق تک تک پسرای تو کارتون بودم ، میرفتم لباسمو عوض میکردم ،یه لباس خوشگل و شیک میپوشیدم، که وقتی تو دوربین نگاه میکنن،منو ببینن عاشقم بشن!

:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::
 

اعتراف می کنم دوم دبیرستان که بودم بعد از پیدا کردن کارت واکسیناسیون پسر همسایمون که برای روز قبل بود زنگ زدم خونشون گفتم آقای احسان...؟17 ساله؟نام پدر....؟هستید؟
دیروز واکسن سرخک،سرخجه زدید؟
با تعجب گفت : بله!
آقا منم گفتم : "اشتباه شده واکسنی که دیروز زدید تا 48 ساعت دیگه باعث بروز علائمی می شه که باید تحت مراقبت باشید مثل حمله های قلبی یا تنفسی"!
طرف از ترس از حال رفت و نیم ساعت بعدش با آمبولانس بردنش بیمارستان...
هنوزم عذاب وجدان دارم!!!

:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::

اون زمونا که از این نوشابه شیشه ای ها بود یه روز خواستم یه شیشه که اضافه اومده بود رو بذارم تو در یخچال دیدم بلنده و جا نمیشه.
درش آوردم یکمش رو خوردم دوباره گذاشتم، در کمال تعجب دیدم نه، بازم جا نمیشه!:|

:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::

اعتراف می کنم دفعه اول که یه بز رو از نزدیک دیدم ، از ترس بهش سلام کردم و بعد فرار کردم!!!

:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::

اعتراف می کنم یه بار اتو کشیدن موهام یک ساعت طول کشید ، چون موهام بلند بودش ، بعد از کلی کیف کردن و احساس رضایت، نگاه کردم دیدم اتوی مو اصلاً توی برق نیست :(

:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::


اعتراف می کنم موقعی که بچه بودم می خواستم برم دستشویی تلویزیون رو خاموش میکردم تا کارتون تموم نشه و بعدش که میومدم گریه میکردم به مامانم میگفتم کاره تو بود روشن کردی کارتون تموم شد!

:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::


اعتراف می کنم یکی از معضلات دوران بچگیم این بود که چرا من نمی تونم مثل شخصیت های کارتونی که اشکاشون به دو طرف پرت می شد گریه کنم!کلی تلاش می کردم مثل اونا باشم موقع گریه کردن مثلا سرمو بالا بگیرم دهنمو باز کنم یا چشامو تنگ کنم که بازم جواب نمی داد

:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::


اعتراف می کنم کوچیک که بودم تو سالن خونمون وقتی کسی نبود عینهو دیوونه ها شروع می کردم به رقصیدن... بعد یهویی یادم میومد که خدا داره نگاه می کنه! خجالت می کشیدم می رفتم یه گوشه می نشستم!

:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::

اعتراف میکنم که بچه بودم دوست داشتم دندون پزشک بشم، یه بار تو بازی بزور خواهرمو خوابوندم و دندون لقشو با نخ کندم

 

:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::

 


اعتراف میکنم وقتی بچه بودم با داداشم توپ پلاستیکی رو که به زور واسم خریده بودن پاره کردیم ببینیم توش چه شکلیه &&&
 

 

:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::

 

 

 

اعتراف می کنم تا راهنمایی به سبقت میگفتم سرقت
اول راهنمایی که رفتم تازه فهمیدم این دوتا باهم فرق دارن
 

 

:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::

 

 

 

اعتراف می کنم با دوستم رفته بودیم رستوران که یه پسری که تازه غذاشو سفارش داده بود یک گاز از ساندویچش خورد رفت
من دوستم یه نگاهی به هم کردیم وحمله کردیم به غذای طرف در حال بلعیدن بودیم که آقا برگشت
نگو رفته موبایلشو بیرون جواب بده
دوباره یک نگاهی به هم کردیم و الفرار

 

 

 

:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::

 

فکر نکنم به اعتراف نیاز داشته باشم چون هر چی میشد مینداختن گردن من چه اعتراف می کردیم چه نمی کردیم تقصیر من بود ا
 

 

:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::

 

 

 

اعتراف میکنم بعد از سه سال برای اولین بار به آبی و قرمزه روی شیر دستشویی دانشگاه اعتماد کردم
با اینکه ۳ ساعت گذشته اما هنوز خیلی پشیمونم

 

:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::

اعتراف می کنم سال دوم دانشگاه بودم یه بار خیلی کلاسم دیر شده بود کرایه رو زودتر دادم به راننده بقیه ی پولی که بهم داد پاره بود
همزمان می خواستم بگم این پوله پاره ست عوضش کنید هم می خواستم بگم سر ورزنده پیاده میشم گفتم :
آقا ببخشید لطفن سر ورزنده منو پاره کنید

 

:::::::::::اعتراف های خنده دار::::::::::::

 

اعتراف می کنم اول دبستان که بودم زنگ تفریح که میشد از ترس اینکه آخر زنگ تفریح نتونم صفو پیدا کنم یکی از هم کلاسیامو نشون می کردم تا آخر زنگ تعقیبش می کردم که صفو پیدا کنم

 

:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::

 

اعتراف می کنم وقتی از خیابون رد میشم اسم تابلو مغازه هارو می خونم اگه تو ماشینم باشم
سعی میکنم همرو بخونم اگه نشه یه جورایی وجدان درد میگیرم اَصَن یه وضعی!!!
این عادتو از بچگی دارم چون معلم کلاس اول دبستانمون گفته بود تابلوی مغازه هارو تیتر روزنامه هارو بخونین تا روخونیتون قوی بشه دیگه این مونده تو سرم

 

:::::::::::اعتراف های خنده دار:::::::::::::

 

اعتراف میکنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یوهو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیــــــــــــــــــر جووون…بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی میخوامـــت….گفتم منم همینطور….گفت پیش ما نمیای؟؟؟؟ گفتم چرا..حمتاً..از پشت میزم بلند شدم برم تو اتاقش..به در اتاقش که رسیدم دیدم داره تلفن حرف میزنه با امیر دوستش و من از شدت ضایگی دیوارو گاز گرفتم


محسن بازدید : 54 دوشنبه 14 مرداد 1392 نظرات (0)

دانشجوی حقوق: با اینکه همیشه شاهد اعمال دانشجویان است ولی هیچوقت و در هیچ دادگاهی علیه آنان شهادت نمی دهد!

دانشجوی جغرافیا: مکان، آب و هوا و شرایط محیطی در او تاثیری ندارد چون او همه جا هست!

دانشجوی مهندسی: شجاعتش برایم قابل تحسین است چون ماکت هر پل یا ساختمانی را که می سازم بدون توجه به احتمال تخریب آن، به رویش می رود و افتتاحش می کند!

دانشجوی پزشکی: تنها موجودی است که از تیغ تشریح من هراسی ندارد و به طرفم می آید تا با فدا کردن جانش موجب پیشرفت علم پزشکی شود!

دانشجوی مدیریت: با آن جثه کوچک، آنچنان خانواده پرجمعیتش را مدیریت و اداره می کند که انگار مدیر بودن باید در خون هر کس باشد و درس خواندن بی فایده است!

دانشجوی زبان و ادبیات فارسی: او هیچوقت حرفی نمی زند ولی با سکوتش هزاران حرف را به من می آموزد!

دانشجوی روانشناسی: درون گرا، خجالتی، کم حرف، یک شخصیت منحصر به فرد!

دانشجوی علوم سیاسی: به هیچ دسته و گروهی وابسته نیست، تک و تنها برای هدفش تلاش می کند!

دانشجوی برق: وقتی روشنایی و خاموشی در نحوه حرکت او بی تاثیر است من را متوجه نیرویی فراتر از برق می کند!

دانشجوی کامپیوتر: مغز کوچک او با آن همه ذخایر اطلاعاتی بسیار پیشرفته تر از فلش ۳۲ گیگ است!

دانشجوی فیزیک هسته ای: زندگی در خوابگاه حق مسلم اوست!

دانشجوی تربیت بدنی: آنقدر عضلاتش نیرومند است که می تواند از دیوار راست هم بالا برود!

دانشجوی زبان شناسی: هیچکس زبانش را نمی فهمد!

دانشجوی علوم تربیتی: شیوه تربیتی او در تعلیم فرزندان بی شمارش برایم قابل احترام است چرا که تمام آن فرزندان بی چون و چرا ادامه دهنده راه او می باشند!

دانشجوی زمین شناسی: کاش می توانستم به مانند او به اعماق زمین بروم و ندیدنی ها را ببینم!

دانشجوی زبان انگلیسی: ! It is always silent

دانشجوی تاریخ: گذشت اعصار و قرون نتوانسته هیچ تاثیری در ظاهر و عقاید و شیوه زندگی او بگذارد!

دانشجوی فلسفه: همیشه فلسفه وجودی او برایم سوال بوده ولی مطمئنم که در پس خلقتش هدفی والا نهفته است!

دانشجوی هنر: هیچوقت منتظر نمی شود تا بتوانم پرتره اش را تمام کنم!

دانشجوی مکانیک: با الهام از او توانستم خودرویی بسازم که هم در آب و خشکی حرکت کند و هم بتواند از سطوح صاف و صیقلی بالا برود!

دانشجوی آمار: بدون شک از یک روش آماری قوی برای محاسبه تعداد فرزندانش بهره می برد!

دانشجوی اخلاق: آنقدر با مرام و پایبند به اخلاقیات است که تا به حال نگذاشته هیچکس اشک او را ببیند حتی زمانیکه فرزندش را جلوی چشمانش له می کنند!

دانشجوی علوم ارتباطات: تا او هست، هیچکس تنها نیست!

محسن بازدید : 78 جمعه 11 مرداد 1392 نظرات (0)

عروس عادی:

با اجازه بزرگترها بله ........ (اصولا مثل بچه آدم بله رو میگه و قال قضیه رو میکنه)

 

عروس لوس:

بع..........له

 

ادامه ........

 

عروس زیادی مؤدب:

با اجازه پدرم، مادرم، برادرم، خواهرم، دایی جون، عمه جون،...، زن عمو کوچیکه، نوه خاله عمه شکوه، اشکان کوچولو، ... ،

مرحوم زن آقاجان بزرگه ، قدسی خانوم جون ، ... ، ...

(این عروس خانوم آخر هم یادش میره بگه بله واسه همین دوباره از اول شروع میکنه به اجازه گرفتن)...!

 

عروس خارج رفته:

با پرمیشن گریت ترهای فمیلی ... اُ یس

 

عروس خجالتی:

اوهوم

 

عروس قلدر:

به کوری چشم پدر شوهر و مادر شوهر و همه فک و فامیل این بزغاله (اشاره به داماد) آره....

( وضعیت داماد کاملا قابل پیش بینی است)

 

عروس هنرمند:

با اجازه تمامی اساتیدم، استاد رخشان بنی اعتماد، استاد مسعود کیمیایی، ...، اساتید برجسته تاتر، استاد رفیعی،

مرحوم نعمت ا.. گرجی ، شیر علی قصاب هنرمند، روح پر فتوه مرحومه مغفوره مرلین مونرو، مرحوم مارلین دیتریش،

مرحوم مغفور گری گوری پک و ... آری می پذیرم که به پای این اتلوی خبیث بسوزم چو پروانه بر سر آتش.........

 

عروس داش مشتی:

با اجزه بروبکس مُجلی نیست من که پایه ام.......

 

عروس فمنیست:

يعني چی؟! چه معنی داره همش ما بگیم بله ... چقدر زن باید تو سری خور باشه چرا همش از ما سؤال می پرسن ! ...

یه بار هم از این مجسمه بلاهت (اشاره به داماد) بپرسین ...

تبلیغات


کمیابhttp://up.sarayanmusic.ir/up/sarayanmusic/Documents/baner-sarayanmusic2.gif

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 227
  • کل نظرات : 24
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 38
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 40
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 92
  • بازدید ماه : 68
  • بازدید سال : 1,003
  • بازدید کلی : 67,817
  • کدهای اختصاصی

    دریافت کد آمارگیر سایت