loading...
کمیاب فان
تبلیغات

http://up.sarayanmusic.ir/up/sarayanmusic/Documents/baner-sarayanmusic2.gif

مهدی بازدید : 154 یکشنبه 20 مرداد 1392 نظرات (1)


داشتيم فکر مي کرديم که اگر مقابل روسيه، يکي دو امتياز ناقابل گرفته بوديم، الان راحت مي توانستيم به دور دوم ليگ جهاني واليبال صعود کنيم. يکي با حسرت پرسيد: "آخه چرا حتي دو ست هم نبرديم؟" و يکي ديگر، خيلي جدي جواب داد: "چون او موقع هنوز روحاني نيومده بود." درست مي گفت؛ يعني بازي اول و دوم ما قبل از انتخابات رياست جمهوري برگزار شد اما واقعا اين دو مقوله به هم ربطي دارند؟! فوتبالمان رفته جام جهاني، واليبال شاخ سه تا از غول هاي دنيا را شکسته، قيمت دلار و طلا آمده پايين، بورس روزهاي خوبي دارد، و چند اتفاق خوب ديگر که همه بعد از انتخابات اخير افتاده اند. براي اين همه خوشبختي بايد از چه کسي تشکر کرد؟

اين روزها ملت کسي جز حسن روحاني را براي اين قدرداني نمي يابند و "روحاني مچکريم!" تکيه کلام خيلي ها شده. هر چيز بي ربط و با ربطي را هم به آمدن او مرتبط مي دانند؛ حتي ناپرهيزي صدا و سيما در پخش زنده فوتبال و واليبال را. (جريان پخش تصوير شکيرا در حين بازي اسپانيا و ايتاليا از شبکه سه و سانسورهاي نصفه نيمه تماشاچيان ايراني زن تيم ملي واليبال ايران)

بعضي ها هم مي گويند شنيده اند که مردم مصر در ميدان تحرير فرياد مي زدند: "روحاني شکرا شکرا" اين عبارت بامزه دو کلمه اي، يکي ديگر از موج هاي شوخي هاي جوانانه است که در اين سال ها، به بهانه هاي مختلف و به شکل هاي گوناگون مد شده؛ بعضي هايشان منقرض شده اند و بعضي ها هنوز به حيات خود ادامه مي دهند. پرونده ويژه اين شماره را به همين موضوع اختصاص داده ايم. اينکه اين موج ها چرا به راه مي افتند و از چه چيزي حکايت مي کنند؟



چرا موج "روحاني مچکريم" اينقدر فراگير شد؟
چه مطالبي در پشت ستاره حلبي اين جمله ساده نهفته است؟

هر جا سخن از تچکر (آداپته همون تشکر خودمون) است، نام روحاني مي درخشد ...

جريان "روحاني مچکريم" شايد در ابتدا واکنشي از سوي مخالفان بود براي به نقد کشيدن اين جريان اما خيلي زود با ورود به صفحات شبکه هاي اجتماعي به جرياني قوي از طنزهاي جديد تبديل شد که چه موافقان و چه مخالفان در ترويج آن بسيار کوشيدند. آنها وقتي ديدند که دستاويزي براي سوژه هاي جديد طنز پيدا شده، دست از کشمکش هاي سياسي خود برداشتند و بر غناي اين موج جديد افزودند.



حالا اين روزها "روحاني مچکريم" نيز جاي خود را در زمره طنزهايي مثل "پ ن پ"، "تا حالا دقت کردين ..."، "غلتنامه" و از اين قبيل محکم کرده و يکه تازي مي کند. با اين حال اين جريان جديد طنز نکته هاي فراوان جامعه شناختي در خود دارد که بسيار قابل تامل و تحليل است. توجه داشته باشيد که گاهي مضحک ترين جملات حاوي جدي ترين پيام هاي اجتماعي است. من سعي کرده ام در خلال بررسي تعداد زيادي از اين جملات طنز، برخي از اين نکات را کمي تحليل کنم:

1) شروع اين جريان جديد طنز ابتدا کنايه اي بود از سوي جريان رقيب به کساني که زياده از حد فکر مي کردند همه اتفاق هاي خوب اين روزها متاثر از انتخاب حسن روحاني است. مبالغه بسيار در ارتباط دادن اتفاقات کوچک و حل برخي از مشکلات جزيي به اين انتخاب سياسي به نوعي هم اين نوع از افراط را به نقد مي کشيد و هم به نوعي احساسات دروني جريحه دار شده از اين شکست سياسي را آرام مي کرد.

- از وقتي روحاني رئيس جمهور شده، همه چي خيلي منظم پيش ميره، مثلا شما ببين ديروز آخرين روز هفته بود، آخرين روز ماه هم بود، آخرين روز بهار هم بود، باز امروز رو ببين، اولين روز هفته است، اولين روز ماه هم هست، اولين روز تابستون هم هست. روحاني مچکريم!

- از وقتي روحاني رئيس جمهور شد، برادرم تونست امسال ديپلمش رو بگيره. روحاني مچکريم!

- به مورچه ها مي گم ديگه چرا غذا جمع نمي کنيد واسه زمستون ... مي گن برو بابا، مگه نمي دوني روحاني رئيس جمهور شده؟!

2) برخي از اين جملات طنز فارغ از نيات سازنده شان، بازنمايي هستند از جزئيات زندگي روزمره ايراني. چيزهاي ساده اي که همه کمابيش با آنها برخورد داشته ايم و گاهي بسيار ما را عصباني کرده اما تا به حال عرصه اي براي بيان آنها نداشته ايم! به همين خاطر هم از اين فرصت مناسب کمال بهره برداري را براي مطرح کردن آنها کرده ايم. بسياري از مشکلات ساده زندگي روزمره در خلال اين جملات طنز بازتاب يافته اند.

- امروز دي وي دي رايترم با زدن اولين کليد اومد بيرون ...! روحاني مچکريم!

- چند وقتيه موهام بدون سشوار زدن حالت مي گيرن. روحاني مچکريم!

- از وقتي روحاني رئيس جمهور شده، تکه هاي آناناس از راني راحت تر درمياد. روحاني مچکريم!

- سيم هندزفريم ? روزه گره نخورده! روحاني مچکريم!

3) برخي از جملات طنز "روحاني مچکريم" فارغ از جنبه طنز موجود در آنها، انتقادي است دروني به برخي از چالش هاي اجتماعي موجود در جامعه. عمده اين چالش ها جزو مسائل روز جامعه هستند و براي حل آنها چاره هاي بسياري انديشيده شده و طرح هاي بسياري اجرا شده اما حل نشده است. کارشناسان، مسوولان اجرايي و مردم هر يک درباره آنها نظرات متفاوتي دارند و بسياري اوقات هم سوژه رسانه ها مي شوند. گاهي در برخي از اين جملات طنز انتقادآميز نوعي ميل و آرزومندي براي حل اين مسائل در دوره جديد هم احساس مي شود.

- امروز براي اولين بار ديدم يه نيسان آبي راهنما زد و با احتياط پيچيد. روحاني مچکريم!

- توجه کرديد از وقتي روحاني رئيس جمهور شده، ديگه خانم ها به راحتي پارک دوبل مي کنن؟ روحاني مچکريم!

4) برخي ديگر از اين جملات طنز اشاره ظريفي به مشکلات موجود در روابط اجتماعي ما ايراني ها دارند. مشکلات اجتماعي کوچکي که بسياري اوقات يا فرصت نکرده ايم يا حتي خجالت کشيده ايم به آنها اعتراض کنيم و گاهي مانند يک عقده کوچک در پس ذهن ما جا خوش کرده!

- رفتم مغازه پنير بخرم، فروشنده ميگه برو بخور اگه دوس نداشتي بيا تا عوضش کنم ... روحاني مچکريم!

- سوار تاکسي شدم ?? هزاري دادم، راننده خورد داشت! روحاني مچکريم!

5) تعدادي از اين نوع جملات طنز هم به نوعي انتقادي است بر اين حس اجتماعي که با اين اتفاقات خوب گمان مي کند هر چيزي به دست با کفايت رئيس جمهور جديد حل مي شود و گويي حسن روحاني بسان يک جادوگر قادر است با کليدهايش در هر قفلي را باز کند.

- از روحاني مي خواهيم که قاتل بروسلي رو پيدا کنه. روحاني مچکريم!

- فهميدم چرا ايران گل نخورد. دروازه قفل بود، کليدشم دست روحاني بود. روحاني مچکريم!

- شايد باورتون نشه ولي از صبح خواستگارا پاشنه در ما رو از جا درآوردن! روحاني مچکريم!

6) برخي از اين جملات فارغ از حس طنزشان واکنشي است به توقعات بيجاي مردم از رئيس جمهور جديد که بايد هر کاري را براي آنها انجام دهد؛ حتي ساده ترين کارهاي روزمره را! بيشتر اين جملات با قاعده برعکس ساخته مي شود، به اين شکل کلي که چرا او اين کارها را انجام نداده. البته در برخي از آنها کمي حس عقده گشايي هم ديده مي شود!

- از دکتر روحاني تقاضا دارم سوراخاي نون سنگک رو پر کنه، مربا آلبالو کوفتمون مي شه!

- رفتم هندونه خريدم، سفيد در اومد! از روحاني بعيد بود واقعا!

- پول پمپ بنزينيه رو که دادم، ???? برداشت، بقيه رو پس داد. يه نگاه به آسمون کردم گفتم روحاني ... يارو برگشت گفت بي خيال بابا گازوئيل زدي!

7) گروهي از اين پيام ها نيز در درون خود چالش هاي امروزي روابط درون خانواده هاي ايراني را بازنمايي مي کند. برخي از اين چالش ها بسيار ساده و جزيي هستند اما برخي ديگر هم تا حدودي چالش هاي جدي خانوادگي را بازنمايي مي کنند.

- امروز صبح براي اولين بار زود بيدار شدم و رفتم نون خريدم ... بابام بهم خنديد و روشو کرد اون طرف و گفت: روحاني مچکريم!

- از وقتي روحاني اومده کنترل کولر هميشه دسته منه! روحاني مچکريم!

- ديگه مامان بابام بچه هاي مردمو تو سر من نمي زنن. روحاني مچکريم!

- ما يه هفته است هر روز ته ديگ سيب زميني داريم. روحاني مچکريم!

غربي ها يک اصطلاح دارند به اسم Bandwagon و آن را به کسي نسبت مي دهند که زيادي موج سواري مي کند. چيزي شبيه "اسکي رفتن" و "پاتيناژ رفتن" ما، ولي با کاربرد خيلي بيشتر. مثلا آن ور آبي ها به جماعتي که تا استقلال اوضاعش در ليگ برتر بهتر مي شود رنگ عوض مي کنند و استقلالي مي شوند و تا پرسپوليس جلو مي زند (که به ندرت چنين اتفاقي مي افتد) پرسپوليسي مي شوند، مي گويند بندواگن. طبق همين تعريف حتي ملتي که بنا به توصيه "خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو" در هر برهه و دوره زماني آويزان يکي از قدرت هاي شرق و غرب هستند و آخر سر هم هيچي نمي شوند همين لقب بند واگن را مي گيرند.

اما بندواگن جدا از تعاريف و معاني خياباني اش، يکي از زيرشاخه هاي مهم پروپاگاندا يا علم تبليغات براي بسيج افکار عمومي هم هست. اين اصل که در زبان خودمان به اسم "اثر ارابه موسيقي" شناخته شده مي گويد آقا جان! مردم زماني که متوجه شوند (يا به آنها القا شود) که ميليون ها نفر ديگر مشغول فکر کردن يا حرف زدن درباره چيز خاصي هستند، يا نوع خاصي فکر مي کنند، احتمال اينکه آنها هم بدون فکر و تامل و همينطوري محض تنوع آن را بپذيرند و آنطور حرف بزنند و آنطور فکر کنند، به شدت زياد است. حتي چند وقت پيش تحقيقي مي خواندم درباره اينکه مردم در انواع انتخابات، به فرد يا گروهي که حدس مي زنند (يا در تبليغات به آنها نشان داده مي شود) که پيروز است، تمايل بيشتري دارند. اصل پروپاگانداي بندواگن همه جا و همه وقت درست عمل کرده و حتي در همين چند ماه بارها پيش آمده که رسانه هاي غربي در زماني که بازار نوسان زيادي دارد، از روش القاي سوددهي خريد سکه و ارز و کالا، به بدتر شدن اوضاع دامن مي زنند؛ مثلا من با خيال راحت نشسته ام خانه و دارم ميوه مي خورم اما تا مي بينم يک سوم تهران در حال غارت هايپر استار هستند، مي گويم "اوه، قراره قحطي بشه، منم برم خريد."

به نظرم همه ماجرا همين است! حتي خود شبکه هاي اجتماعي هم در توضيح اينکه چطور مي توانيد اين جور موج ها را بسازيد، توضيحاتي مي دهند. مثلا شما مي نويسيد "امروز هوا چه خوبه"، دوستتان مي نويسد "اينجا هوا سرده" و بعد با يک کليک مي شود همه اين هوا را همه جا ديد و اگر اين "هوا" کلمه بهتري باشد و موقعيت براي بامزه بازي و شوخي با آن وجود داشته باشد، تکيه کلام ساده شما مي ترکاندو اصطلاحا "تِرند" مي شود. مردم هم که شکر خدا همه بندواگن! به جهت اينکه ثابت کنند من هم اينطوري فکر مي کنم و "منم بلدم" بازي را ادامه مي دهند.

منظورم اصلا اين نيست که اينجور کارها عاميانه است و ما ال و بليم. ما فقط درباره يک اصل حرف مي زنيم؛ اصلي که هميشه و همه جا جواب داده و هر جور بازي ذهني درست و غلط و زشت و پاکي که دلتان بخواهد را مي توانيد با آن راه بيندازيد.

ولي از همه اين صحبت ها که بگذريم نبايد باز هم از تشکر کردن از دکتر روحاني مضايقه کرد. چراکه او تنها کسي بود که بعد از 4 سال، بلکه 8 سال با رويکردي متفاوت به اقشار و عامه مردم احترام گذاشت و تنها او بود که حتي مخالفانش را خس و خاشاک نخواند و از منظر يک رئيس جمهور منتخب قصد کرد تا غبار افسردگي اين چند ساله را از اجتماع ايران و ايراني بزدايد. دکتر حسن روحاني اميدها را برگرداند و توجهات عموم را در جهت رسميت بخشيدن به خواسته هاي مردم جلب کرد ..

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
تبلیغات


کمیابhttp://up.sarayanmusic.ir/up/sarayanmusic/Documents/baner-sarayanmusic2.gif

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 227
  • کل نظرات : 24
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 16
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 128
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 167
  • بازدید ماه : 445
  • بازدید سال : 1,380
  • بازدید کلی : 68,194
  • کدهای اختصاصی

    دریافت کد آمارگیر سایت