loading...
کمیاب فان
تبلیغات

http://up.sarayanmusic.ir/up/sarayanmusic/Documents/baner-sarayanmusic2.gif

محسن بازدید : 50 دوشنبه 14 مرداد 1392 نظرات (0)

ظاهر و محتوای پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری ایران بلافاصله پس از آغاز ریاست جمهوری حسن روحانی تغییر کرد.

بلافاصله پس از تنفیذ حکم ریاست جمهوری حجت الاسلام حسن روحانی، رئیس جمهور جدید ایران، ظاهر و محتوای پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری ایران (president.ir) تغییر کرد.

 

در این تغییرات اعمال شده، اخبار و تصاویر مربوط به دوره 8 ساله ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و زندگینامه وی از روی این سایت حذف شده و چند خبر و تصویر مربوط به حسن روحانی به همراه زندگینامه وی جایگزین شده است.

 

کمیاب فان

محسن بازدید : 55 دوشنبه 14 مرداد 1392 نظرات (0)

دانشجوی حقوق: با اینکه همیشه شاهد اعمال دانشجویان است ولی هیچوقت و در هیچ دادگاهی علیه آنان شهادت نمی دهد!

دانشجوی جغرافیا: مکان، آب و هوا و شرایط محیطی در او تاثیری ندارد چون او همه جا هست!

دانشجوی مهندسی: شجاعتش برایم قابل تحسین است چون ماکت هر پل یا ساختمانی را که می سازم بدون توجه به احتمال تخریب آن، به رویش می رود و افتتاحش می کند!

دانشجوی پزشکی: تنها موجودی است که از تیغ تشریح من هراسی ندارد و به طرفم می آید تا با فدا کردن جانش موجب پیشرفت علم پزشکی شود!

دانشجوی مدیریت: با آن جثه کوچک، آنچنان خانواده پرجمعیتش را مدیریت و اداره می کند که انگار مدیر بودن باید در خون هر کس باشد و درس خواندن بی فایده است!

دانشجوی زبان و ادبیات فارسی: او هیچوقت حرفی نمی زند ولی با سکوتش هزاران حرف را به من می آموزد!

دانشجوی روانشناسی: درون گرا، خجالتی، کم حرف، یک شخصیت منحصر به فرد!

دانشجوی علوم سیاسی: به هیچ دسته و گروهی وابسته نیست، تک و تنها برای هدفش تلاش می کند!

دانشجوی برق: وقتی روشنایی و خاموشی در نحوه حرکت او بی تاثیر است من را متوجه نیرویی فراتر از برق می کند!

دانشجوی کامپیوتر: مغز کوچک او با آن همه ذخایر اطلاعاتی بسیار پیشرفته تر از فلش ۳۲ گیگ است!

دانشجوی فیزیک هسته ای: زندگی در خوابگاه حق مسلم اوست!

دانشجوی تربیت بدنی: آنقدر عضلاتش نیرومند است که می تواند از دیوار راست هم بالا برود!

دانشجوی زبان شناسی: هیچکس زبانش را نمی فهمد!

دانشجوی علوم تربیتی: شیوه تربیتی او در تعلیم فرزندان بی شمارش برایم قابل احترام است چرا که تمام آن فرزندان بی چون و چرا ادامه دهنده راه او می باشند!

دانشجوی زمین شناسی: کاش می توانستم به مانند او به اعماق زمین بروم و ندیدنی ها را ببینم!

دانشجوی زبان انگلیسی: ! It is always silent

دانشجوی تاریخ: گذشت اعصار و قرون نتوانسته هیچ تاثیری در ظاهر و عقاید و شیوه زندگی او بگذارد!

دانشجوی فلسفه: همیشه فلسفه وجودی او برایم سوال بوده ولی مطمئنم که در پس خلقتش هدفی والا نهفته است!

دانشجوی هنر: هیچوقت منتظر نمی شود تا بتوانم پرتره اش را تمام کنم!

دانشجوی مکانیک: با الهام از او توانستم خودرویی بسازم که هم در آب و خشکی حرکت کند و هم بتواند از سطوح صاف و صیقلی بالا برود!

دانشجوی آمار: بدون شک از یک روش آماری قوی برای محاسبه تعداد فرزندانش بهره می برد!

دانشجوی اخلاق: آنقدر با مرام و پایبند به اخلاقیات است که تا به حال نگذاشته هیچکس اشک او را ببیند حتی زمانیکه فرزندش را جلوی چشمانش له می کنند!

دانشجوی علوم ارتباطات: تا او هست، هیچکس تنها نیست!

محسن بازدید : 61 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)

مجموعه توسعه دهنده USB امروز از نسخه جایگزین USB 3.0 با نام Super Speed USB 3.1 با قابلیت انتقال اطلاعات تا سرعت 10 گیگابیت در ثانیه پرده برداشت.

Super Speed USB قرار است با سرعت 10Gbps (گیگابیت در ثانیه) کار کند و این بدین معنا است که سرعت انتقال اطلاعات در آن دو برابر سریعتر از USB 3.0 شده است. نکته جالب توجه در نسخه جدید USB، سازگاری آن با نسل های قبلی و پشتیبانی از کابل ها و ابزارهای مبتنی بر آنها است.

 

USB 3.1 از همان مشخصات فنی پرتوکل USB 3.0 بهره می برد و تنها سرعت انتقال اطلاعات در آن افزایش یافته است.

 

مدیرعامل گروه توسعه دهنده USB در این باره گفت:

 

    تیم مربوط به مشخصات سخت افزاری USB سخت تلاش کردند، تا نسخه جدید آن را با سرعت بالاتر، طوری طراحی کنند تا براساس معماری USB 3.0 کار کند و کار توسعه ابزارهای مختلف را برای تولیدکنندگان ساده نماید.

 

اگر بخواهیم USB 3.1 را با درگاه پرسرعت تاندربولت اینتل مقایسه کنیم، نسخه جدید USB با سرعت 10 گیگابیت در ثانیه در مقابل سرعت تاندربولت با 20 مگابیت در ثانیه هنوز از سرعت کمتری برخوردار است، اما USB بصورت گسترده در ابزارهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته و از آن طرف محصولات سازگار با تاندربولت علاوه بر قیمت بالاتر به ندرت یافت می شوند.

محسن بازدید : 60 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)

همیشه درد از دیگران است ، گاه از نبودنشان ، گاه از بودنشان

کمیاب فان

آمدم امشب به میخانه تمنایت کنم / می نمیخواهم بیا ساقی تماشایت کنم / بی قرارم ساقی از میخانه بیرونم مکن / کرده ام می را بهانه تا تماشایت کنم

کمیاب فان

دوستت دارم این تعارف نیست زندگی من است

کمیاب فان

از بس خوابت را دیده ام دیگر نمی گویم “خوابم می آید” می گویم “یـــــــارم می آید” وعده ی ما همان رویای همیشگی

کمیاب فان

بر لبم کس خنده ای هرگز مدید الا مگر در میان گریه بر احوال خود خندیده ام

کمیاب فان

بی وفا!! ایـن روزهـا نـه مـجـالـی بـرای دلـتـنـگـی دارم و نـه حـوصـلـه ات را.. ولـی بـا ایـن هـمـه، گـاه گـاهـی دلـم هـوای تـو را مـیکـنـد

کمیاب فان

بنویسید به دیوار سکوت عشق سرمایه هرانسان است بنشانید به لب حرف قشنگ حرف بد وسوسه شیطان است و بدانید که فردا دیر است اگر غصه بیاید امروز تا همیشه دلتان درگیر است

پس بسازید رهی را کنون تا ابد سوی صداقت برود و بکارید به هر خانه گلی که فقط بوی محبت بدهد

کمیاب فان

با پای دل قدم زدن آن هم کنار تو / باشد که خستگی بشود شرمسار تو

در دفتر همیشه ی من ثبت می شود / این لحظه ها عزیزترین یادگار تو

اه چه شود اگر شبی بر لب من نهی لبی / تا به لب تو بسپرم، جان به لب رسیده را

کمیاب فان

یه بغل گل های لاله ، سبدی پر از ستاره می فرستم واسه دوستم ، که دلش مثل بهاره

کمیاب فان

دلم را مبتلایت کرده بودم خودم را خاک پایت کرده بودم ندانستم بی وفا هستی وگرنه همان اول رهایت کرده بودم !

واقعیت را جا می گذاریم هرروز صبح، پشت در اتاق گریم…. از بس که آدمها…….واقعی بودنمان را دوست ندارند….

کمیاب فان

محسن بازدید : 91 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)

به گزارش پلیس ایالتی اوهایو در پی شکایت هایی مبنی بر قتل عمد و تجاوز از سوی پزشک معالج هنگام به دنیا آوردن نوزاد ، پلیس را برای دستگیری وی با تحت نظر گرفتن پزشک پرده از جنایت وی برداشت .

به گزارش نیویورک تایمز: بسیاری از بازماندگان بیماران این پزشک از وی به دلیل سو استفاده جنسی هنگام بی هوش بودن بیماران و در بعضی موارد کشتن نوزادان با تزریق هروئین به بدن مادر شکایت هایی را در اداره پلیس اوهایو کرده بودند و خواستار دستگیری و محاکمه وی شده بودند اما به دلیل نبودن مدارک کافیپليس وي را زير نظر گرفت و توانست با مدارک کافي اين پزشک شيطان صفت را دستگير کند.

کمیاب فان

وی در آخرین فرصت تجاوز خود به یک مادر 23 ساله که متاسفانه به دلیل تزریق هروئین به بدن مادر نوزادش قبل از به دنیا آمدن کشته شد دستگیر و روانه زندان شد.

وی متهم به مرگ 5 نوزاد به همین شیوه شده است.

بر اساس تصاویر ضبط شده که به وسیله یک دوربین های مخفی در مطب وی در بیمارستان اوهایو و همچنین بخش های دیگری از بیمارستان که با بیمار خود تنها بود توانستند پرده از تجاوزهای جنسی وی هنگام بی هوش بودن بیماران خود بردارند.

کمیاب فان

همچنین طبق گزارش پزشک قانونی پس از انجام آزمایشات وجود هروئین در خون نوزادان و این مادر 23 ساله اثبات شد.

این پزشک که نامش هنوز فاش نشده است متهم به آدم ربایی نیز شده است و بر اساس آن نوزادان افراد روستایی را که برای به دنیا آوردن نوازادانشان در این بیمارستان بستری می شوند و پس از به دنیا آمدن از طریق وب سایت اینترنتی خود به حراج می گذاشت و به خانواده آنان خبر از مرده به دنیا آمدن نوزادشان مبادرت می نمود.

وی با اتهامات چندین فقره قتل عمد، آدم ربایی، تجاوز جنسی، تجاوز به عنف متهم است و تا تشکیل دادگاه دربازداشت پلیس به سر می برد.

محسن بازدید : 56 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)

همین انسان زیبا که مورد ستایش فرشتگان و مورد حسادت شیطان قرار گرفت، گویا به همان اندازه زیبایی که خداوند برایش مقرر داشته بود، رضایت نداد وهوس کرد که از آنچه خداوند او را آفریده نیز، زیباتر و مطلوب تر باشد و در این راه دست به ابتکارات و ابداعاتی زد، لباس، زیورآلات و...سپس لوازم آرایشی از گل و برگ و ریشه گیاهان درست کرد، و سرانجام به ساخت و تولید لوازم آرایش شیمیایی و کارخانه ای روی آورد. و امروزه یکی از پرفروشترین محصولات که در اطراف و اکناف دنیا تولید می شود، لوازم و وسایل آرایشی و زیبایی است.

علل پرفروش بودن لوازم آرایشی

باتوجه به اینکه سن ازدواج در کشور ما بالا رفته است، استفاده از لوازم آرایشی دیگر نه سن خاصی می شناسد و نه قشر خاصی. امروزه اکثر دختران و بانوان ایرانی استفاده از لوازم آرایشی را جزو لاینفک زندگی خود می دانند این تمایل باعث شده کشورمان تبدیل به سومین مصرف کننده لوازم آرایشی در خاورمیانه و طبق آمار نهادهای ناظر بین المللی، هفتمین واردکننده لوازم آرایشی در جهان شود. سالانه حدود یک میلیارد دلار فرآورده آرایشی و بهداشتی در ایران مصرف می شود.

از سویی در دسترس بودن لوازم آرایشی و بهداشتی تقلبی که بیشتر با قیمتی بسیار پایین تر از انواع استاندارد به فروش می رسند، و از سوی دیگر به 15 سال رسیدن سن مصرف لوازم آرایش در کشور، موجب افزایش شیوع بیماری های پوستی، عفونی و اختلافات بهداشتی شده است. این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته تمایل به آرایش بیشتر در بین زنان مسن دیده می شود، زیرا طراوت و شادابی پوست در کهنسالی از بین می رود.

کارشناسان مواد بهداشتی و آرایشی معتقدند: حجم بالای خرید و فروش و تنوع این کالاها از دو جهت نیاز به نظارت جدی دارد. نخست آنکه کالاهای یاد شده مصرف انسانی دارند و مصرف کنندگان آنها رو به افزایش اند، و دوم آنکه طبق تحقیقات برای پوست آثار سویی بر جای می گذارند.

هر فردی یک زمینه آسیب شناختی به طور ژنتیکی، تربیتی و تحولی در خود دارد، اگر این افراد در محیط هایی قرار گیرند که به نوعی برای فرد تأیید و تقویت فراهم کند، این زمینه های آسیب شناختی چندان بروز و تجلی پیدا نمی کند ولی اگر در محیط هایی قرار گیرند که دامنه عدم تأیید شدن شان بسیاری از رفتارهای فرد را شامل شود باعث ظهور این آسیب ها می شود.

زنان تحصیل کرده کمتر آرایش می کنند

به هر میزان افراد موقعیت های بیشتری در اجتماع برای کسب محبوبیت، مقبولیت و کسب تأیید شدن داشته باشند کمتر به دنبال زیبایی کردن خود هستند، زنان تحصیل کرده و شاغل کمتر به دنبال زیبایی خود بوده و حتی کمتر نیز از طلا و جواهرات استفاده می کنند.

محیط هایی می توانند باعث سلامت روانی افراد باشند که موجب ایجاد تأیید برای آنها شوند، هر فردی یک زمینه آسیب شناختی به طور ژنتیکی، تربیتی و تحولی در خود دارد، اگر این افراد در محیط هایی قرار گیرند که به نوعی برای فرد تأیید و تقویت فراهم کند، این زمینه های آسیب شناختی چندان بروز و تجلی پیدا نمی کند ولی اگر در محیط هایی قرار گیرند که دامنه عدم تأیید شدن شان بسیاری از رفتارهای فرد را شامل شود باعث ظهور این آسیب ها می شود.

ما در جامعه افراد بی هویت زیادی می بینیم گرچه می توانند افراد موفقی باشند، اما هنوز یک تصویر منسجم و درستی را از خودشان ندارند. یکی از راه های کسب تأیید و اعتباربخشی در سنین جوانی و نوجوانی به ویژه در خانم ها جذابیت های جسمانی است، بنابراین می توان گفت عوامل جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی، روان شناختی و مسایلی که تحت عنوان آسیب های روانی که هنوز بروز پیدا نکردند، می توانند عاملی برای استفاده از لوازم آرایشی برای جذابیت های افراطی جسمانی باشد.

استفاده غیر متعارف از لوازم آرایشی بیانگر یک ناهنجاری روانی است

استفاده های غیر متعارف از لوازم آرایشی در جامعه بیانگر یک ناهنجاری روانی به نام «سندروم هیسترویونیک یا «عقده ی خود نمایشی» است که فرد با استفاده از این ابزار در صدد جلب توجه جنس مخالف است.

این رفتار شناس و آسیب شناس اجتماعی الگوبرداری از رفتارهای گروه های مرجع مانند چهره های معروف، تبلیغات گسترده ماهواره ای، فیلم ها و سریال های بدآموز توسط آنها، رقابت های رفتاری منفی بین دختران و زنان جوان و قرار گرفتن در موضع لجاجت با قوانین اجتماعی در میان بعضی دختران را به عنوان علل اصلی افراط در استفاده از لوازم آرایشی ذکر کرد.

از سویی در دسترس بودن لوازم آرایشی و بهداشتی تقلبی که بیشتر با قیمتی بسیار پایین تر از انواع استاندارد به فروش می رسند، و از سوی دیگر به 15 سال رسیدن سن مصرف لوازم آرایش در کشور، موجب افزایش شیوع بیماری های پوستی، عفونی و اختلافات بهداشتی شده است.

عدم اهتمام آموزش وپرورش به هویت افراد

یکی از آسیب های زیربنایی برای استفاده از لوازم آرایشی مسئله هویتی است.بخشی از مسئله هویتی افراد به تجربیات دوران کودکی به ویژه در نظام آموزش و پرورش ما ارتباط پیدا می کند، آموزش و پرورش که صرفا به نمره و موقعیت تحصیلی افراد اعتبار می دهد و هیچ فرصتی را برای ابراز وجود و تأیید شدن افراد ایجاد نمی کند، پس در چنین شرایطی دانش آموزان بسیار محوری و کانالیزه شده، تربیت می شوند.

به عنوان مثال فرد 18 و 19 ساله ای که از لحاظ تحصیلی موفق نبوده بایستی در نظام آموزشی ما به گونه ای تربیت شده باشد که بتواند در موقعیت های دیگر خود را نشان دهد، اگر ما بخواهیم یک مقایسه ای با جوامع غربی داشته باشیم، باید بگوییم در این جوامع فرصت ابراز وجود تقریبا برای افراد وجود دارد و هر فردی با حداقل تفاوت سواد می تواند خود را در جامعه نشان دهد، مثلا یک فردی که هیچ جایگاه اقتصادی و اجتماعی در کشور ما ندارد، می تواند در جوامع غربی با یک خلاقیت و ابداع در میادین ورزشی خود را نشان دهد، در صورتی که در کشور ما عکس این امر حاکم است.

بالا بردن شانس ازدواج با آرایش

غلبه احساسات برعقل؛ رقابت جنسی و چشم و هم چشمی و بالا بردن شانس ازدواج نیز از جمله عواملی است که در این امر حائز ذکر کردن است. برخی عوامل اجتماعی و تمدنی مۆثر نیز همچون رواج مدگرایی و مصرف زدگی از طریق تبلیغ رژیم های متعدد بدن سازی و پدیده صنعت فرهنگ و سودجویی های اقتصادی؛ اهتمام به ارضای لجام گسیخته تمایلات زیباشناختی؛ افزایش قدرت و انگیزه تصرف و دست کاری در بدن؛ ارزش یابی و اعتبار بخشی اجتماعی (یا نیاز آفرینی کاذب واعمال فشار اجتماعی برای همنوایی)؛ محوریت یابی افسارگسیخته امیال انسانی و غیره نیز از جمله عواملی است که تشدید مصرف و افراط در این موضوع را تمهید کرده است.

اعتماد به نفسی که نیست

از دیگر عوامل مصرف بیش از اندازه لوازم آرایش در کشور ما اعتماد به نفس پایین زنان و دختران جامعه است. آمارها نشان میدهد زنان و دختران کشور فرانسه که بزرگترین قطب تولید لوازم آرایش در جهان است، کمترین مصرف این لوازم را در دنیا دارند. البته ماجرای مصرف کم لوازم آرایش در کشورهای توسعه یافته امری بدیهی است اما دختران و زنان کشور ما از همان سنین نوجوانی صورت خود را نیازمند لوازم آرایش میدانند تا بتوانند چهره شان را زیباتر کنند و هر چه سنشان بالاتر میرود این احساس نیاز بیشتر شده و بتدریج جای خود را به جراحیهای پلاستیک و تزریق بوتاکس برای جوانسازی پوست میدهد.

به هر رو تا زمانی که الگوی زن برتر در جامعه ما مدلها و خواننده های اروپایی باشد، وضعیت به همین منوال ادامه پیدا خواهد کرد و در این میان چاره ای نیست جز تغییر فرهنگ و نگرش جامعه در خصوص معیارهای زن ایده آل.

محسن بازدید : 42 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)

مسئولان شرکت هواپیمایی دولتی ترکیه (turk hava yollari-THY) در ادامه اعمال محدودیت ها درباره نحوه پوشش و آرایش مهمانداران هواپیمایی دولتی ترکیه، زدن تتو بر بخش های قابل رویت بدن و نیز زدن ماتیک های قرمز و صورتی و کبود را برای مهمانداران زن ممنوع کرد. ترکیه در بخشنامه جدید مدیران شرکت هواپیمایی دولتی ترکیه آمده است که آرایش های زرق و برق دار و زدن رژ قرمز، صورتی و کبود برای مهمانداران زن ممنوع اعلام می شود.

 

در بخشنامه جدید آمده است :" آرایش های زرق و برق دار ممنوع است. در آرایش باید از رنگ های ملایم استفاده شود و رنگ های جیغ و آرایش های زرق و برق دار نباشد. گذاشتن کلاه گیس ممنوع است و موها باید با رنگ های طبیعی باشد. علاوه بر رنگ قرمز رژ های به رنگ کبود و صورتی نیز نباید استفاده شود و موها نباید روی گوش ها را بگیرد و گوش ها باید مشخص باشد."

پیشتر نیز مسئولان شرکت هواپیمایی ترکیه درباره رنگ موی زنان مهماندار بخشنامه های جدیدی صادر کرده بودند؛ از جمله رنگ موی قرمز را برای مهمانداران این شرکت ممنوع اعلام کرده بودند.

 

همچنین در بخشنامه جدیدی که که از سوی مدیران شرکت هواپیمایی ترکیه آمده است داشتن " تتو " در بخش های قابل رویت بدن برای مهمانداران زن و مرد ممنوع اعلام شده است و طبق این بخشنامه از این پس در مراحل استخدامی داشتن تتو در بخش های قابل رویت بدن ، مانع پذیرش مهمانداران در مراحل استخدامی خواهد بود. محدودیت های اعمال شده درباره نحوه پوشش و آرایش مهمانداران شرکت هواپیمایی ترکیه در سال گذشته یکی از سوژه های خبرساز در رسانه های این کشور به ویژه رسانه های منتقد بوده است و منتقدان مدیران شرکت هواپیمایی ترکیه را به اعمال استانداردهای اسلامی در پوشش مهمانداران متهم کرده اند.

اخیرا نیز پوشش جدید مهمانداران شرکت هواپیمایی ترکیه جنجال گسترده ای در سطح رسانه های این کشور داشته است.

محسن بازدید : 60 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)

هیچ کس نیست که نداند راز موفقیت در فعالیت اقتصادی، تمرکز روی نیاز مخاطب است، بااین حال تنها بعضی ها هستند که درست به هدف می زنند.

شکوه السادات هاشمی یکی از کسانی است که نامش میان زنان موفق ایران ثبت شده و شما همین جای مطلب باید بپرسید : «چرا؟» که پاسخش می شود این : او تلاش کرد مشکل بزرگش را حل کند و از آنجایی که این مشکل برای تمام زنان جهان وجود دارد، تبدیل به یکی از ثروتمندترین زنان ایران شد. حالا باید بپرسید:« چطوری؟!» و ... سوسسسسسسسسسسسسسسسسسک!

به همین راحتی!

بیشتر زنان از سوسک می ترسند در حد مرگ. شکوه السادات هاشمی از همین نقطه ضعف استفاده کرد و به ثروت رسید. داستانش را بخوانید و یاد بگیرید تا با دقت روی اطرافتان و البته اطرافیان، حتی در دشوارترین شرایط اقتصادی هم می توانید به موفقیت برسید.

آشنایی با بازار کار

۳۱،۴۱سالم بود که یک آگهی دیدم و جذب آن شدم. آموزشگاه اقتصاد ایران در میدان فردوسی، به مناسبت تاسیس اش اعلام کرده بود که دفترداری، حسابداری، منشی گری و تایپ فارسی و لاتین را رایگان درس می دهد. این اطلاعیه بهانه ای شد که من به آنجا بروم و این دوره ها را ببینم. البته در یادگیری آن دوره ها زیاد موفق نبودم ولی با این حال گواهینامه اش را گرفتم. این دورانی بود که پدر کم کم داشت موقعیتش ضعیف می شد و شرایط سختی برای خانواده به وجود می آمد. نزدیک خانه ما یک نمایندگی ایران ناسیونال وجود داشت که در سال ۶۴ تاسیس شده بود. آقایی به نام محمدرضا کلانتری، آن موقع قطعات پیکان را تولید می کرد.

من با درخواست از وی و کمکش، در جایی مشغول به کار شدم. سال ۹۴ بود. یادم هست روز اول مهر بغض کرده بودم وقتی می دیدم بچه ها به مدرسه می روند و من باید سرکار بروم. رفتن من به سرکار، مقارن با روز اول مهر شده بود. نزدیک به ۲ ماه در تعمیرگاه شماره ۸۱ ایران ناسیونال، در خیابان هفده شهریور شمالی فعلی کار کردم. از آنجا که بیرون آمدم فقط یک روز بیکار بودم. زنگ زدم به جایی و گفتم آیا شما «کاردکس من» می خواهید؟ کاردکس من کسی بود که موجودی های لوازم یدکی را در برگه هایی وارد و خروجی ها را خارج می کرد. ۳،۴ سال هم در جای جدید کار کردم و همزمان با آن درس هم می خواندم. کلاس هفتم بودم که ۵،۶ تا تجدید آوردم و شوکه شدم. مگر می شد من تجدید آورده باشم؟ تجدیدهایم به این دلیل بود که مادرم می گفت باید همه کارها را انجام بدهم و بعد کتاب یا درس بخوانم. خانواده ما هم خانواده شلوغی شده بود. ۲زن پدرم با هم زندگی می کردند و مدام با هم درگیری داشتند. بعدتر پدرم صلاح دید که آنها را از هم جدا کند.

کمیاب فان

نگهداری از ۶ بچه

روزها کار می کردم و شب ها درس می خواندم. در کلاس دهم همان بلای کلاس هفتم سرم آمد و بعد دوباره به خودم آمدم و تا دیپلم همه درس ها ، به خصوص درس های ریاضی نمره هایم بالا بود. در سال ۵۴ در همان محیط کار با آقایی آشنا شدم و ازدواج کردم. ماجرای ازدواج ما هم طولانی است. وی قبل از آن ازدواج کرده و دو بچه داشت. به سفارش پدرم، قرار بود من آن بچه ها را قبول نکنم اما در یک مقطع دیدم لازم است و قبول کردم. ۲ بچه شوهرم داشت و ۴ بچه هم خودم به دنیا آوردم. در همین شرایط هم هر سال در دانشگاه شرکت می کردم و قبول هم می شدم اما خانواده موافقت نمی کردند. زندگی ادامه داشت تا سال ۷۳ که مقطع دیگری از زندگی ام شروع شد.

حمله سوسک ها به ساختمان

من اصولا زن بی نظمی نبودم که زندگی ام را کثیف اداره کنم، اما ساختمان ما یک ساختمان قدیمی در حوالی نارمک بود که سوسک زیادی داشت چون این ساختمان همجوار با یک حمام عمومی و رودخانه بود. مانده بودیم چه کار کنیم که این سوسک ها از بین بروند. اعضای خانواده با هم فکر می کردیم و با همسایه ها بررسی می کردیم، اما نمی شد. کتاب ها را بررسی و از سوسک کش های مختلف استفاده می کردیم اما مشکل حل نمی شد.

کشف فرمول سوسک کش

به نظرم عوامل زیادی در موفقیت آدم ها تاثیر می گذارد. این نیست که بگوییم، اگر یک نفر خلاق و مبتکر باشد، حتما موفق می شود. خلاقیت هم مسئله خیلی مهمی است اما تنها عامل نیست و عوامل مهمی در این مسئله دخیل هستند. یکی از آنها عوامل روانی و انسانی آن است که آدم ها خالص باشند. وقتی آدم ها روح خود را درگیر دروغ، سخن چینی، خیانت، بدجنسی، بدذاتی، غیبت و ... نکنند و درون شان خالص باشد، خداوند به آنها پاداش هایی می دهد و آنها را به راه های خوبی راهنمایی می کند. اول دنبال ماده ای بودم که سوسک های خانه خودمان از بین برود. از هرچه که استفاده می کردیم، سوسک ها از بین نمی رفتند. ساکنان ساختمان ما از لحاظ مالی قوی نبودند با این حال حاضر شدیم کل ساختمان را یکی، دو بار سم پاشی کنیم. ساختمان یکی، دو روز بوی گند سم می داد ولی بعد از این یکی، دو روز، باز سر وکله سوسک ها پیدا می شد. در ذهنم بود که باید کاری انجام دهم و به صورت اتفاقی و با آزمون و خطا به ترکیبی رسیدم که سوسک ها را نابود می کرد. نه، بهتر است بگویم ترکیب من سوسک ها را امحا می کرد.

من هم مثل ادیسون

خیلی از کارهایی که بشر انجام داده از سر اتفاق است. بشر به صورت اتفاقی آتش را کشف کرد، ادیسون از سر اتفاق لامپ را ساخت. من هم از سر نیاز به فرمول خمیر سوسک رسیدم. شکل رسیدن به فرمول هم جالب بود. وقتی قورمه سبزی درست می کنید، یک نفر در آن آبغوره می ریزد، یکی آبلیمو، دیگری اسفناج هم استفاده می کند و هرکس مطابق با ذائقه و سلیقه اش قورمه سبزی را درست می کند. یک نفر هم هست که می گوید چطور می شود از همه اینها استفاده کنم. او تن نمی دهد به اینکه کاری را که همه انجام داده اند، انجام بدهد. اگر کسی به مزه معمول و متداول قورمه سبزی تن ندهد، به قورمه سبزی خیلی خوشمزه تری می رسد.

ثبت اختراع

یکی، دو سال طول کشید تا توانستم تاییدیه بگیرم؛ گواهی نوآوری از سازمان پژوهش های علمی و صنعتی و گواهی غیر سمی بودن فرمول. در آن گواهی نوشته شده بود: «این خمیر بدون استفاده از سموم ساخته شده و برای انسان هم هیچ مسمومیتی ندارد.» من موفق شده بودم این خمیر را ثبت اختراع کنم. از همان اول اسمش را امحا ثبت کرده بودم چون یک بار استفاده از این خمیر باعث می شود که سوسک محو شود و حتی جنازه اش هم توی محیط نیفتد. این از مزیت های آن است چون از جنازه سوسک پروتئین مضری آزاد می شود. سوسک ها وقتی خمیر ما را می خورند یک حالت تشنگی به آنها دست می دهد و می روند توی راه آب ها و از بین می روند. اسم امحا یک اسم با مسما و خوب بود. وقتی رفتم لوگو را طراحی کنم، به آقایی که آن را طراحی می کرد، گفتم: این لوگو را خیلی خوب طراحی کن، چون این اسم یک روزی اسم خیلی مهمی در ایران می شود.

ماجرای عرضه و تقاضا

وقتی آن ماده را درست کردم و دیدم سوسک های خانه ام از بین رفت، نگفتم این خمیر مال خودم باشد. مدام این خمیر را می ساختم و به در و همسایه می دادم. به شاگردان کلاس صبحگاهی و معلم های مدرسه ای که کار می کردم هم دادم. هر کس می گفت خانه ام سوسک دارد، می گفتم من یک ماده درست کردم که سوسک ها را از بین می برد. یک شب در خانه مان صحبت شد، همسرم گفت می توانید با بچه های تیم کوهنوردی جمع شوید و این را در قوطی بریزید و بفروشید اما من همین طور درست می کردم و به متقاضیان می دادم تا اینکه تقاضا آنقدر زیاد شد که من به این نتیجه رسیدم که باید سفارش بگیرم و تولید کنم.

وام برای توسعه

آن موقع سازمان پژوهش ها به کسانی که این گواهینامه را می گرفتند وام می داد. صندوق توسعه تکنولوژی به مخترعین، مبتکرین و مکتشفین وام می داد و من هم این وام را گرفتم. البته وامی که برای من ۲۱ میلیون تصویب شده بود، شد ۴میلیون. یک وام دیگر گرفتم با عنوان « طرح اعطای کمک های فنی و تکنولوژی» از وزارت صنایع که همیشه دعای شان می کنم. بدون بهره و بدون هیچ اذیت و آزاری این وام را به من دادند و من با قسط اول این وام توانستم در فیروزکوه سوله بخرم و کارم را گسترش بدهم.

خدا مرا دوست دارد

با وجود آنکه به من توصیه شده بود که شرکت نزنم، شرکت زدم و با همسرم شریک شدم اما بعدا مشکلاتی به وجود آمد. نزدیک بود دوباره صفر شوم اما خدایی که جایزه را به من داده بود، دوباره به من کمک کرد. دوباره از پستوی دفترم شروع کردم و البته این دفعه پول داشتم. رفتم یک همزن خمیر نانوایی خریدم و آنجا شروع به کار کردم. لطف خدا به من این بود که آن موقع که اسم را ثبت می کردم، این اسم را به نام شرکت نکرده بودم.

وقتی که به وزارت بهداشت می رفتم که مجوز بگیرم، نوشت: «حسب ارائه مدارک و محصول توسط شکوه السادات هاشمی، چون از سموم استفاده نشد، مشمول اخذ مجوزهای بهداشتی نیست.» در بحبوحه مشکلات ما، وزارت بهداشت گفته بود که باید پروانه ساخت بگیرید و معلوم شده بود که این سوسک کش چقدر کارایی دارد. ما توانسته بودیم سوسک های همه جا را ریشه کن کنیم. دیده بودند کم کم داریم سوسک زندان ها، اداره ها، اداره های دولتی، بهزیستی ها که نمی توانستند معلولان را تکان بدهند و همین طور زندان ها را ریشه کن می کنیم، بنابراین گفتند باید مجوز بگیرید و مجوز را به کسی می دادند که اسم فرمول به نام او بود، یعنی شکوه السادات. در آذر سال ۸۱ یک شرکت تازه به نام «توره شیمی پارس» تاسیس کردم و دوباره بلند شدم. الان حدود ۵۰ پرسنل دارم. اول در ناحیه صنعتی حاجی آباد بودم و بعد در شهرک صنعتی ایوانکی یک کارخانه را خریدم و الان آنجا کار می کنم. کارخانه خوبی است. همه چیز را هم مکانیزه کردم.

فرآیند تولید خانگی

در خانه یک لگن داشتم که جنس آن از روی بود و توی آن لباس ۸ نفر را می شستم و با همه این کارها و مسئولیت ها که داشتم در همین لگن خمیر امحا درست می کردم و توی تیوپ های آکواریوم می ریختم و با دم باریک ته آن را می بستم و توی پلاستیک هایی که از پله های نوروز خان می خریدم، می ریختم. بروشور هایی هم درست می کردیم و کنار این خمیر ها می گذاشتیم. البته آن موقع دیگر در خانواده هم به من کمک می شد و آنها هم در پیشرفت کار تاثیر داشتند. من نمی خواهم بی انصاف باشم و بگویم همه کارها را خودم می کردم.

تبلیغات


کمیابhttp://up.sarayanmusic.ir/up/sarayanmusic/Documents/baner-sarayanmusic2.gif

تعداد صفحات : 9

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 227
  • کل نظرات : 24
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 26
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 333
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 372
  • بازدید ماه : 650
  • بازدید سال : 1,585
  • بازدید کلی : 68,399
  • کدهای اختصاصی

    دریافت کد آمارگیر سایت